سرویس فرهنگ و هنر مشرق - علی رغم وعده حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی، برای شیشهای شدن مدیریت این سازمان، جشنواره فیلم فجر در حوزه داوری و انتخاب سیمرغ مردمی همچنان شفاف عمل نمیکند.
شاید آقای انتظامی به دلیل عدم شناخت کارکرد جشنواره فجر، به موضوع سیمرغ مهم مردمی آنچنان اشراف نداشته باشند اما چون انتخاب مردمی به صورت مستقیم و آنلاین صورت میپذیرد، چرا آمار تعداد آرای مردمی به صورت شفاف ارائه نمیشود؟
ورود ایشان در این مقطع ضروری است تا زمینه نجات سیمرغ مردمی فراهم شود.. آرا مردمی شفاف نیست و تصمیم گرفته شده که هر سال فیلم های سعید ملکان در لیست برگزیده های سیمرغ مردمی قرار گیرد .
خانه سینما عاشق سعید ملکان است یا پاسدار رای مردم؟
۱- در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، فیلمهای «مغزهای کوچک زنگ زده»، «تنگه ابوقریب»، « به وقت شام» ، «بمب یک عاشقانه» ، «لاتاری» در لیست آرای مردمی قرار داشتند.
فیلم تنگه ابوقریب به تهیهکنندگی سعید ملکان در اکران عمومی نسبت به رقبایش در نمایش عمومی کمتر فروخت. تنگه ابوقریب با اینکه فیلم اکشنی است، اما نسبت به فیلم "بمب" که ریتم بسیار کندتری دارد، دارای گیشه سردتری بود و «بمب یک عاشقانه» یک و نیم میلیارد بیشتر از تنگه ابوقریب فروخت.
۲-در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با اینکه فیلم تختی در نخستین روز نمایشی نداشت، اما این فیلم در جمع ده فیلم برتر مردمی قرار گرفت؛ فیلمی که تهیه کننده آن سعید ملکان است.
وقتی مخاطبان مردمی جشنواره، شخص سعید ملکان را بیشتر از فیلمش "تختی" دوست دارند که حتی با وجود عدم اکران فیلم در روز اول جشنواره سی و ششم، چگونه در روز ۱۴ بهمن ۱۳۹۷، در نخستین اعلان، در لیست مردمی قرار میگیرد تا توفیقات شخصی ملکان بیشتر از فیلمش جلوه کند؟
اما سئوال مهم این است که این فیلم چرا در نمایش عمومی از ۴ فیلم دیگر منتخب مردمی کمتر فروخت؟ «شبی که ماه کامل شد»، «متری شیش و نیم» و «سرخپوست» حداقل بالای ۱۵ میلیارد تومان فروش داشتهاند اما فیلم تختی با صد نذر و نیاز، فروش آن با کمک اعجاب آور بنیاد سینمایی فارابی از مرز ۲ میلیارد تومان عبور نکرد؟
۳- در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر رویه قرار گرفتن سعید ملکان در میان منتخبان مردمی به سان سالهای پیشین جشنواره است. یعنی در نخستین روز اعلام آمار (۱۴ بهمن ۱۳۹۸) سعید ملکان به عنوان تهیه کننده و کارگردان روز صفر در لیست ۱۰ تاییهای انتخاب مردمی قرار میگیرد.
از همان ابتدای جشنواره این شایعه دائما مطرح بود که سیمرغ مردمی را سعید ملکان به دست خواهد آورد و جالبتر اینکه فیلم روز صفر در حالی در دومین روز جشنواره در لیست منتخب مردمی قرار میگیرد که این فیلم در روز نخست به ماراتن نمایش مردمی جشنواره فیلم فجر نرسید و حدود ۱۲۰۰ صندلی این فیلم خالی ماند.
در این جشنواره، در میان مخاطبان مردمی ده هزار نفر(۱۰۰۰۰) با بلیط هایی که در دست دارند، حق دادن رای به روز صفر را دارند. در حالیکه در روز اول جشنواره «روز صفر» به دلیل لغو نمایش آن در سینماهای مردمی، ۱۲۰۰ صندلی و رای خود را از دست داد.
با این حال در روز ۱۴ بهمن این فیلم در میان ده فیلم برگزیده مردمی قرار میگیرد. اگر این فیلم در میان ده انتخاب مردمی روز 14 قرار گرفته، باید در روز سیزدهم تمامی افرادی که این فیلم را تماشا کردند ۱۲۰۰ رای با کد بلیط از طریق اپلیکشین سینما تیکت به نفع فیلم روز صفر ثبت کرده باشند که این مسئله کاملا غیر ممکن است.
به هر حال سعید ملکان همواره محبوبترین تهیه کننده و کارگردان مردمی در لیست منتخبان جشنواره فیلم فجر است اما همان مردمی که به آثارش رای میدهند در گیشه به همان فیلم اقبالی نشان نمیدهند.
امسال هم مانند سالهای پیشین، سیمرغ مردمی با روشی که هم اکنون مدیریت پشتپرده جشنواره در پیش گرفته است به سوی سعید ملکان اوج خواهد گرفت و روی شانه او خواهد نشست.
ابراهیم حاتمیکیا در نشست نقد و بررسی خروج به مهندسی انتخاب مردمی در این جشنواره اشاره کرد. این نقد حاتمیکیا بشدت صحیح است و در سالهای پیش مهران احمدی به تقلب در انتخابات اشاره کرده بود.
اما اگر فیلمهای ملکان اینقدر مردمی است چرا در نمایش عمومی با فروش بالایی مواجه نمیشوند؟
با رویه عجیب در مورد انتخاب آثار سعید ملکان، اختصاص سیمرغ مردمی با عنوان سیمرغ مردمی ملکان، با اهدا از سوی منوچهر شاهسواری، به این جنجالهای و شائبهها پایان خواهد بخشید.
اما اگر متولیان قصد دارند شان و اعتبار سیمرغ مردمی جشنواره و رای مردم و اعتماد ملی به خانه سینما و سازمان سینمایی خدشه دار نشود، نتیجه آرای مردمی به صورت آنلاین در سایت سینما تیکت نمایش داده شود و این رویه پرابهام متوقف شد.
قسمت دوم؛ تقسیم سیمرغها میان اسپانسر و پدرخوانده عصا عقابی
سلطنت ۴۰ ساله پدرخوانده (س.م. ب) بر سینمای ایران و تسلط بیچون و چرایش را نمیتواند کتمان کرد. ۴۰ سال است که سینمای ایران در تمامی سطوح توسط این پدرخوانده اداره میشود و تنها سینما نیست که توسط وی اداره میشود، بلکه بخش از اعظمی از گالریهای کشور زیر نظر او فعالیت میکنند.
در واقع سینما و تاثیر بر جشنواره فیلم فجر و اعلام نتایج و جوایز، بخشی کوچکی از فعالیتهای مدیریتی پدرخوانده است. فیلم امنیتی «پدرخوانده عصا عقابی» کاملا مشخص است که جوایز اصلی را فجر را دریافت میکند. «ع.ر»، «م.م.ح»، «ع.ت»، «م.ش» از زیر دستان مستقیم پرخوانده هستند که مدیریت سینما را بر عهده دارند. این مثلث چنان بر اداره سینما و سیمرغها تسلط دارند که «الف.ج» بازیگر فیلم امنیتی محبوب پدرخوانده، با علم به قدرت این حلقه مشخص، به شرطی در این اثر ایفای نقش میکند که سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول جشنواره به او تعلق گیرد.اما غیر از فیلم محبوب «پدرخوانده» یک رقیب پولدار در آنسوی میز با وی تعامل دارد.
یکی از فروشگاههای مجازی غول پیکر «الف. م» در این جشنواره حضور دارد و پدرخوانده و حلقه امنیتی - سینمایی اطرافش صرفا به فیلم امنیتی فرزند معنویاشان توجه ندارند و تصمیم دارند سیمرغها را با اسپانسر مذکور تقسیم کنند.
نخستین شائبهای قابل طرح این است که «م. الف» تهیه کنندهای که با اسپانسری فروشگاه مجازی «الف. م» وارد این جشنواره شده، با هزینه پول کلانی توانسته بخشی از بازی سیمرغها را به نفع خود تغییر دهد و احتمال دارد که حتی سیمرغ مردمی را با فیلم امنیتی شریک شود.
اما قبل از هر موضوعی باید به این مسئله اشاره کرد که تهیه کننده و نماینده فروشگاههای مجازی «ا. م»، چگونه توانسته برای فیلم تولیدیاش پروانه تهیه کنندگی شخصی برای «م.الف» اخذ کند؟
این سئوال را باید از مسئولان سازمان سینمایی پرسید، فردی که تنها یکی از کارمندان فروشگاههای مجازی است، چگونه توانسته برای ساختن نخستین اثر سینماییاش پروانه تهیهکنندگی دریافت کند؟
بیشتر بخوانید:
آیا دستهای پشت پرده سینما، فرصت درخشش به خورشید مجیدی را خواهند داد؟
اغلب فعالان سینمایی میدانند اخذ پروانه تهیهکنندگی به همین آسانی نیست و تهیهکننده باید از مسیرهای صعب العبوری برای اخذ پروانه تهیهکنندگی گذر کند. اما نمایندگان«الف. م» موفق به اخذ پروانه تهیهکنندگی شده و علاوه بر ساخت فیلم با پدرخوانده عصاعقابی به توافق رسیدهاند که سیمرغها میان این دو فیلم تقسیم شود.
در واقع اظهار نظر حاتمیکیا در مورد مهندسی سیمرغ مردمی، چندان اشتباه نیست. گویا غیر از سیمرغ مردمی، با اعمال فشار یا تهدیدات غیر مستقیم ، سیمرغها میان دو فیلم مذکور تقسیم شود.
آیا هیات داوران به سادگی فیلم خورشید مجیدی مجیدی را نادیده خواهد گرفت و بر اساس دستورالعمل "پدرخوانده عصا عقابی" سینما عمل خواهد کرد؟
آیا با این حجم از زد و بندهای مالی و مافیایی، زین پس مردم درستی اعطای سیمرغها را به هنرمندان سیما باور خواهند کرد؟